تا قافیه با نام علی جور درآمد
از رگ رگ من مستی مستور در آمد
از مأذنه آوای " هوالعشق" بلند است
از قافیه فریاد " هوالنّور " درآمد
در شام "فَلا هادیَ لَه " کعبه ترک خورد
از سینهٔ دیوار حرم نوردر آمد
نزدیک شد و بوسه کف پای علی زد
خورشید که از فاصله ای دور درآمد
هستی پُرِمستی شد و چرخید به دورت
از دور ضریح تو که انگور درآمد
موسی دَمِ صحن تو نشست و به همه گفت
این نور همان است که از طور درآمد
یک عمر زمین خورده ی دُرّ نجف توست
فیروزه که از خاک نشابور درآمد
شیرینی اوصاف تو مانند عسل بود
این قاعده از کندوی زنبور درآمد
آن ها که سرِ سفره ی حیدر ننشستند
دیدند که آش خلفا شور درآمد
از منکر اوصاف علی نیست توقّع
این جانور از روز ازل کور درآمد
باید که بپرسی مزه ی عشق علی را
از میثم تمّار که منصور درآمد
هر کس هوس تیغ تو را کرد پَرَش ریخت
مثل پدر عَمر که بدجور درآمد
نام تو نمک بود و به شعرم مزه ای داد
این شد که غزل های من اینجور درآمد
بگذار که خاک کف نعلین تو باشد
آن روز که این شاعرت از گور درآمد