
ایران جزء ۵ کشور اول دنیا در زمینه مصرف سرانه پلاستیک است
عین خیلی از برنامه هامون که تازه مکان دقیقش سه شنبه ،چهار شنبه مشخص میشه این بارم اینجوری شد و امیر ساعت یک ،دو بعدظهر چهارشنبه ۳۱ خرداد زنگ زد و گفت بریم پارک ملی لار منم یه دو ساعتی مرخصی گرفتم و زودتر رفتم خونه،ساعت ۵ بعدظهر امیر اومد دم خونه و فدوی رو هم سر راه سوار کردیم و راه افتادیم،بماند که عین خیلی وقتا که اگه امیر راننده باشه یه چند دوری باید تهران رو بچرخیم تا تو راه اصلی بیفتیم چون وقتی سرگرم حرف زدن باشیم امیر حواسش پرت میشه و ...
به جاجرود که رسیدیم از چوب بریایه اونجابرای شب هیزم تهیه کردیم بلاخره شب تو طبیعت آتیش میچسبه. از جاجرود به سمت سد رفتیم و بعد ادامه دادیم و بعد از چند روستا و مسیری خاکی رسیدیم به پارک ملی لار ،چادری که قرار بود بریم و از عشایر نیمه کوچنده بودند و امیر می شناختشون تو دشت سیا پلا و نزدیک چشمه قزل خانی بود،رفتیم تو چادر وای که چقدر اون شب سرد بود من و محمد چند تا پتو دور مون پیچیده بودیم باز سردمون بود ولی امیر با تی شرت نشسته بود تازه هندو نه ام میخورد گرچه ما هم نتونستیم قید هندونه رو بزنیم.
پنج شنبه صبح حول و حوش ۸ بیدار شدیم و با یکی از چادر نشینا رفتیم سمت امامنک و سد ،تا یه مسیری با ماشین رفتیم و بقیه رم پیاده،کلی آویشن و پونه چیدیم ،نمای قله دماوند از اونجا خیلی قشنگ بود و کلی ام عکس انداختیم..موقعه برگشتن به سمت چادر لاستیک ماشین پنچر شد ،پنچری رو گرفتیم و ساعت ۵ بعدظهر رسیدیم چادر و تازه ناهار خوردیم .
شب برعکس همیشه امیر زود خوابید و محمد هم یه ساعت بعدش خوابید من و محمود که از چادر نشینا بود آتیشی الم کردیم و تا ۴ صبح بیدار بودیم و محمود کلی دردو دل داشت و ... چقدر سکوت شب زیبا بود و ستاره ها هم با خود نمایی آرامش عجیبی به همون می دادند.
جمعه ساعت ۹ صبح بیدار شدیم و بعد صبحونه با ماشین تا نزدیکیای چشمه دوبرار رفتیم ،البته قبل چشمه دوبرار چشمه قرقره رو هم دیدیم و بعد که ماشین و یه جا گذاشتیم و تا چشمه دوبرار پیاده روی کردیم .
به قاسم خان (که مهمونش بودیم) قول داده بودیم ساعت یک چادر باشیم چون گوسفندی قربونی کرده بودند و قرار بود ناهار گوشت تازه بخوریم. ساعت یک چادر بودیم و جاتون خالی عجب ناهاری بود ناهار عشایری،بعد ناهار کمی استراحت کردیم و بارونی نم نم شروع به باریدن کرد و قله دماوند کاملا تو مه رفته بود و ساعت ۵ عصر حرکت کردیم به سمت خونه و ساعت ۸ تهران بودیم .
خیلی خوش گذشت و جای همه دوستان خالی بود.
دشت سیا پلا
دامنههای کوهستانی تالش در ارتفاعات کرمان جاده اسالم، سوباتان در بخش کرگانرود و لوراهونی در بخش مرکزی تالش، هر سال خرداد ماه با دامنی گسترده از گلهای وحشی کوهستان و بخصوص شقایق، جذبکننده هزاران گردشگر است، اما با روند کنونی تخریب طبیعت، در آینده نزدیک دیگر نمیتوان امیدی به مشاهده این خرمنهای زیبا داشت.دوستداران محیط زیست در تالش از نابودی دشتهای شقایق وحشی در این شهرستان توسط مردم اظهار نگرانی میکنند.
آنها میگویند: چیدن شقایقهای وحشی و آذینبندی خودروی گردشگران با آنها تنها بخشی از تخریبهای صورت گرفته توسط مسافران غیربومی این طبیعت بکر است.
ایران جزء ۵ کشور اول دنیا در زمینه مصرف سرانه پلاستیک است
و اما چند نکته جهت نگهداشتن طبیعت:
1- راه رفتن در مسیر پاکوب و به صورت یکستون. اولین و مهمترین قدم در نگهداشت کوه و دشت راه رفتن در یک مسیر مشخص است. وقتی در یک دشت همه به صورت پراکنده راه میروند گلها و گیاهان بیشتری زیر پا له میشوند و همین پراکنده رفتن باعث میشود مسیر پا خورده و خاک آن نقطه سفت و محکم شده و دیگر مناسب رویش گیاه نباشد و هم اینکه ممکن است لانههای بیشتری از مورچهها و خزندگان دیگر خراب شود و یا خودشان زیر پا له شوند. پس یادمان باشد در مسیر پاکوب و به صورت یکستون راه برویم.
2- در طبیعت آتش روشن نکنیم.درست است که شاید در جایی برای نجات از سرما و یا دادن علامت در شب یا با دود در روز نیاز باشد که آتش روشن کنیم، اما بهتراست در شرایط عادی از روشن کردن آتش بپرهیزیم. در دهانه غارها روشن کردن آتش به اکوسیستم غار خسارات جبرانناپذیری وارد میکند و باعث تخریب بافت غار و از بین رفتن موجودات زنده در دهانه و یا داخل غار کند( حتا ممکن است باعث کمبود اکسیژن در غار و همراه شدنش با مسمومیت برای خودمان باشد). در مراتع خشک باعث آتشسوزی و از بین رفتن زمین مرتع و در جنگلها ممکن است سبب آتشسوزیهای بسیار بزرگ شود. هم چنین گازها و دود و گرمای ایجاد شده از آتش آسیب شدیدی به اکوسیستم و لایه ازن وارد میکند. پس بهتر است فقط در شرایط اضطرار آتش روشن کنیم و حتمن به هنگام ترک محیط از خاموش شدن آن مطمئن شویم.
3- زبالههای خود را در طبیعت رها نکنیم. یکی از راهکارهای حفظ طبیعت رهانکردن زبالهها در طبیعت است. ما یک بطری یک و نیم لیتری پر از آب را همراه خود به منطقه میبریم ولی هنگام ترک همان بطری را که خالی شده و دیگر وزنی هم ندارد همراه خود برنمیگردانیم و در طبیعت رها میکنیم. بهتر است همراه خود یک کیسه زباله محکم داشته باشیم و هرچه زباله تولید کردهایم با خود به شهر برگردانیم. ماندههای غذا و پوست میوه و ... را در زیر یک سنگ یا گودال بسیار کوچکی که حفر میکنیم پنهان کنیم. پوست یک سیب در طبیعت توسط حیوانات خورده میشود و اگر هم نشود جذب خاک میشود ولی اگر در یک دشت در یک روز 50 بازدید کننده 50 پوست سیب را به این فکر که جذب یا خورده میشود در طبیعت رها کنند چه شکل زشتی آن دشت خواهد گرفت. پس همان پوست میوه کم را هم زیر خاک، سنگ و یا بوته ای پنهان کنیم تا در دید نباشد.
4-از چیدن گلها و علفها و شکستن شاخهها خودداری کنیم. زیبایی گلها در طبیعت صدها برابر بیشتر از بودن آنها در کنار موها و کلاه ماست. حیف است که برای گرفتن یک عکس شاخه گلی را از ساقه و یا شاخهای را برای سوزاندن یا بعنوان چوبدستی از درخت جدا کنیم. هر نفر یک شاخه گل هم بچیند دیگر گلی باقی نخواهد ماند.
5- تا حد امکان در سفر از ظروف یکبار مصرف استفاده نکنیم. ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف صدها سال طول میکشد تا جذب طبیعت شوند. پس با طبیعت نامهربانی نکنیم. سعی کنیم تا جایی که ممکن است حتا در منزل از این ظروف استفاده نکنیم و اگر در سفر هم استفاده کردیم حتمن آن را به شهر برگردانیم.
6-رودخانهها مجرای زندگی هستند.بیمهری به آب یعنی بیمهری به تمام زندگی. به هیچ عنوان هیچ نوع زبالهای را در آبها چه راکد چه جاری نریزیم. مسیر آب را تغییر ندهیم.برای اینکه از عرض رودخانه رد شویم سنگ و شاخ و برگ گیاهان را در آب نریزیم و مسیر آب را با پلی که ساختیم مسدود و یا دچار انحراف نکنیم. در مسیر آب چاله نکنیم که گودالی از آب داشته باشیم. بگذاریم آب راه خودش را برود. برایش احترام قائل باشیم و آلودهاش نکنیم. خزههای برروی آبشار را نکنیم. کنارههای رودخانه محل زندگی بسیاری از حیوانات است آنها را لگدمال نکنیم. ممکن است قورباغهای آنجا پنهان شده باشد.
7- طبیعت را پاکتر از آن چه یافتهایم ترک کنیم. یک کیسه زباله و دستکش همراه داشته باشیم و در حد توانمان حتا در حد یک نایلون کوچک از زبالههای رهاشده در طبیعت با خود به شهر بیاوریم. شاید این کار ما باعث نشود که طبیعت پاک از همه آلودگیها شود. ولی همین کار شاید ( که حتمن) سبب نهادینه شدن این امر شده و فرهنگ جمعکردن زبالهها بزودی تبدیل به فرهنگ نریختن زباله خواهد شد. هر کاری از یکنفر شروع میشود. بیاییم ما همان نفر اول باشیم.
8- به گونههای جانوری و محیط زیستشان احترام بگذاریم. یک مارمولک یا یک مار کوچک برای ما موجودی عادی است که به نظرمان اگر از محیط زندگیاش دورش کنیم اتفاق خاصی رخ نخواهد داد ولی برای چرخه طبیعت و اکوسیستم همان مارمولک کوچک عضو بسیار مهم و موثری است. لانههای خزندگان و پرندگان و دیگر حیوانات را دستکاری نکنیم و به بچههای حیوانات دست نزنیم. شاید پرندهای که ما به تخمهایی که در لانهاش گذاشته دست بزنیم دیگر هیچوقت روی آن نخوابد و آن را تبدیل به جوجه نکند. بسیاری از حیوانات دارای این ویژگی هستند. پس به زندگی آنها احترام بگذاریم.
9-استفاده از لوسیون ضدحشرات به جای اسپری یا سمهای محلول در آب.طبیعتن برای لذت بیشتر بردن و آزار کمتر دیدن باید برای دفع حشرات کاری کنیم. بهتر است در اینطور موارد از لوسیون دورکننده حشرات استفاده کنیم و از اسپریها تا حد ممکن استفاده نکنیم. یا برای دور کردن مارها از مخلوط تنباکو و نمک استفاده کنیم. استفاده از پشهبند طوری هم بسیار مناسب است. اسپریها به دلیل دارا بودن گازهای بسیار مضر برای طبیعت دشمن بزرگی محسوب میشوند.
10- آلودگی صوتی هم برای طبیعت زیانبار است. خواندن یک شعر یا ترانه و سرود دستهجمعی اذیت و آزاری برای طبیعت نخواهد داشت ولی فریادها و جیغهای گوشخراشمان برای طبیعت و آرامشی که دارد مضر است. پرندگان و حیواناتی که شبگرد هستند و روز را استراحت می کنند از این صداها به وحشت افتاده و رفتارهای غیرعادی از خود بروز میدهند. حتا این صداها ممکن است بعلت ایجاد وحشت در حیوانات برای خودمان هم خطرناک باشد. مثلن در داخل یک غار صدای جیغ و فریاد ناگهانی ممکن است حیوانات داخل غار را ترسانده و آنها را برای دفاع از خود تحریک کند. بگذاریم طبیعت آرامش و سکوت خود را داشته باشد تا هم خود و هم دیگر موجودات زنده لذت بیشتری از طبیعت ببریم.